کلمه جو
صفحه اصلی

فرانسیس

فرهنگ اسم ها

اسم: فرانسیس (پسر) (لاتین، انگلیسی) (تلفظ: faransis) (فارسی: فَرانسیس) (انگلیسی: faransis)
معنی: آزاد، رها از قید و بند، فرانسیس باکن فیلسوف بزرگ انگلیسی

فرهنگ فارسی

( قدیس ) یکی از قدیسان مسیحیت ( و. آسیسی ۱۱۸۲ - ف. ۱۲۲۶م. ) وی فرقه [ برادران کهتر ] را در سال ۱۲٠۹ م . تاسیس کرد . تعلیمات اساسی این فرقه شامل سه اصل : تقوی فقر و تسلیم بود . پیروان این فرقه نمیتوانستند مالک چیزی باشند ( حتی جامه خود ). پس از مرگ وی فرقه او به چند شعبه فرعی تقسیم شده و هر یک تعلیمات او را بقسمی تفسیر کردند و در کشورها و اقطار مختلف صومعه های بسیار دایر نمودند .
سن فرانسیس از بزرگان روحانیت مسیحی است .

لغت نامه دهخدا

فرانسیس. [ فْرا / ف ِ ] ( اِخ ) ( سَن... ) از بزرگان روحانی مسیحی است. وی در سال 1182 م. در آسیسی که از شهرهای مرکزی ایتالیاست چشم به دنیا گشود. فرزند بازرگانی بزرگ بود و در جوانی زندگی بسیار خوشی داشت و هرچه را با پول به دست می آمد برای خود فراهم می ساخت. اما طبیعت حساس و تضاد موجود میان تجمل او و بی چیزی دیگران او را رنج میداد. در بیست سالگی بیماری سختی گرفت و پس از آنکه از بستر برخاست ، همواره به دیدار بیچارگان و بیماران و به خصوص جذامیان میرفت. سرانجام از ثروت و ارث پدری خود چشم پوشید و جامه های فاخر خود را به یک لباس باغبانی بدل کرد و به صورت انسان بی خانمانی درآمد و به موعظه و هدایت دیگران پرداخت. دیر نپایید که مردمانی بدو گرویدند و او به همراه این پابرهنگان بی پول به گردش در اطراف کشور ایتالیا و تبلیغ تعلیمات مسیح پرداخت و تا سال 1229 م. بدینگونه زندگی کرد. ( از تاریخ جهان تألیف اما پتر اسمیث صص 219-220 ). سن فرانسیس پایه گذار مکتبی است که پیروان آن فرانسیسکن خوانده میشوند. رجوع به فرانسیسکن شود.

دانشنامه عمومی

فرانسیس (ابهام زدایی). فرانسیس ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
فرانسیس (پاپ)
فرانسیس (فیلم)

پیشنهاد کاربران

هم دخترانه هستش هم پسرانه نام یک شهر هستش


کلمات دیگر: