کلمه جو
صفحه اصلی

اتین

فرهنگ اسم ها

اسم: آتین (دختر، پسر) (اوستایی، پهلوی) (تلفظ: ātin) (فارسی: آتين) (انگلیسی: atin)
معنی: جدید، نو، موجود شده، پیدا گردیده، به هم رسیده، در لغت زند و پازند به معنی موجود شده و پیدا گردیده و به هم رسیده می باشد، در زبان زند و پازند جدید، بوجود آمده

فرهنگ فارسی

( آتین ) بلغت زند و پازند بمعنی موجود شده و پیدا گردیده و بهم رسیده باشد
اتین اول ( قدیس ) دوک ( ۱٠٠٠ -۹۹۷ ) سپس پادشاه هنگری از ۱٠٠٠ تا ٠ ۱٠۳۸ وی مسیحیت را در مملکت خود رواج داد ٠ ذاکران او ۲٠ اوت است ٠ یا اتین دوم پادشاه هنگری از ۱۱۱۴ تا ٠ ۱۱۳۱ یا اتین سوم پادشاه هنگری از ۱۱۶۱ تا ٠ ۱۱۷۳ یا اتین چهارم پادشاه هنگری از ۱۱۶۲ تا ٠ ۱۱۶۳ یا اتین پنجم پادشاه هنگری از ۱۲۷٠ تا ٠ ۱۲۷۲
شاعر و نویسنده فرانسوی

لغت نامه دهخدا

( آتین ) آتین. ( ص ) بلغت زند و پازندموجودشده و پیداگردیده و بهم رسیده باشد. ( از برهان قاطع ).
اتین. [ اِ ی ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) در لهجه فرانسویان ، بجای استفان و استفانس متداول است.

اتین. [ اِ ی ِ ] ( اِخ ) یا استین. نام خاندانی است در فرانسه و از این خاندان علمای بسیار برخاسته اند. سر و رئیس این خاندان در 1460 م. بپاریس متولد شده و در 1521 وفات کرده است و نام او هانری اتین است. پسر او ربرت و شارل پسر ربرت به نام اتین دوم از مشاهیر این خاندانند. ( قاموس الاعلام ).

اتین. [ اِ ی ِ ] ( اِخ ) شارل گیوم. مصنف درامانویس و ناشر فرانسوی ، متولد در شامویه ( هت مارن ) ( 1777 - 1845 م. ). وی مؤلف کتاب «دو داماد» است.

اتین. [ اِ ی ِ ] ( اِخ ) ( سن... ) اولین شهید مسیحیست که در اورشلیم سنگسار شد. ذکران وی در 26 دسامبر است.

اتین. [ اِ ی ِ ] ( اِخ ) نام نُه تن از پاپهای مسیحی :
اتین اول ، پاپ از سال 254 تا 257 م. ذکران وی دوم اوت است.
اتین دوم ، از سال 752 تا 757 م. پاپ بوده و از پپن لوبرف ، متحد خویش در جنگ برعلیه استولف ، اگزارکات ِ راون را، که منبع قدرت دنیوی پاپ ها گردید، دریافت کرد.
اتین سوم ، از سال 768 تا 772 م. پاپ بود.
اتین چهارم ، از سال 816 تا 817 م. مقام پاپی داشت.
اتین پنجم ، از سال 885 تا 891 م. پاپ بود و به کثرت احسان مشهور است.
اتین ششم ، از 896 تا 897 م. پاپ بود و او را بخبه بکشتند.
اتین هفتم ، از 929 تا 931 م. پاپ بود.
اتین هشتم ، از 939 تا 942 م. سمت پاپی داشت.
اتین نهم ، از 1057 تا 1058 م. پاپ بود.

اتین. [ اِ ی ِ ] ( اِخ ) نام چهار تن از پادشاهان هُنگری :
اتین اول ( سَن... )، پادشاه هنگری ( 997 - 1038 م. ). او بترویج و انتشار دین مسیح در مملکت خویش یاری کرد. ذکران مخصوص وی بیستم ماه اوت است.
اتین دوم ، پادشاه هنگری از 1114 تا 1131م.
اتین سوم ،پادشاه هنگری از 1161 تا 1173م.
اتین چهارم ، پادشاه هنگری از 1270 تا 1272م.

اتین . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) یا استین . نام خاندانی است در فرانسه و از این خاندان علمای بسیار برخاسته اند. سر و رئیس این خاندان در 1460 م . بپاریس متولد شده و در 1521 وفات کرده است و نام او هانری اتین است . پسر او ربرت و شارل پسر ربرت به نام اتین دوم از مشاهیر این خاندانند. (قاموس الاعلام ).


اتین . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) شارل گیوم . مصنف درامانویس و ناشر فرانسوی ، متولد در شامویه (هت مارن ) (1777 - 1845 م .). وی مؤلف کتاب «دو داماد» است .


اتین . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) (سن ...) اولین شهید مسیحیست که در اورشلیم سنگسار شد. ذکران وی در 26 دسامبر است .


اتین . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) نام نُه تن از پاپهای مسیحی :
اتین اول ، پاپ از سال 254 تا 257 م . ذکران وی دوم اوت است .
اتین دوم ، از سال 752 تا 757 م . پاپ بوده و از پپن لوبرف ، متحد خویش در جنگ برعلیه استولف ، اگزارکات ِ راون را، که منبع قدرت دنیوی پاپ ها گردید، دریافت کرد.
اتین سوم ، از سال 768 تا 772 م . پاپ بود.
اتین چهارم ، از سال 816 تا 817 م . مقام پاپی داشت .
اتین پنجم ، از سال 885 تا 891 م . پاپ بود و به کثرت احسان مشهور است .
اتین ششم ، از 896 تا 897 م . پاپ بود و او را بخبه بکشتند.
اتین هفتم ، از 929 تا 931 م . پاپ بود.
اتین هشتم ، از 939 تا 942 م . سمت پاپی داشت .
اتین نهم ، از 1057 تا 1058 م . پاپ بود.


اتین . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) نام چهار تن از پادشاهان هُنگری :
اتین اول (سَن ...)، پادشاه هنگری (997 - 1038 م .). او بترویج و انتشار دین مسیح در مملکت خویش یاری کرد. ذکران مخصوص وی بیستم ماه اوت است .
اتین دوم ، پادشاه هنگری از 1114 تا 1131م .
اتین سوم ،پادشاه هنگری از 1161 تا 1173م .
اتین چهارم ، پادشاه هنگری از 1270 تا 1272م .


اتین . [ اِ ی ِ ] (فرانسوی ، اِ) در لهجه ٔ فرانسویان ، بجای استفان و استفانس متداول است .


دانشنامه عمومی

اِتیِن (Étienne) ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
اتین بزو
اتین لونوار
اتین ژفروآ سن-ایلر
اتین بالیبار
اتین دو لا بوئسی
اتین بونو دو کندیاک
اتین ژیلسون
اتین ورمیرش
اتین تشیسکدی
اتین ژودل
اتین مئول
اتین کاپو
اتین دسمارتو
اتین ماتلر
اتین استات
اتین پاسکیه

دانشنامه آزاد فارسی

اِتین (ethyne)
(نام دیگرِ استیلن۱؛ HCCH) گازی بی رنگ و آتش گیر، حاصل از آمیختن آب و کاربید کلسیم۲. ساده ترین عضو از سری آلکین۳های هیدروکربنی است. در تولید لاستیک سنتزی نئوپرن۴، و در جوشکاری و برش اکسی استیلنی۵ به کار می رود. ادموند دیوی۶ آن را در ۱۸۳۶ کشف کرد و در چراغ های گازی اولیه کاربرد داشت. گرمای حاصل از سوختن اتین در مقایسه با بقیۀ سوخت هایِ شناخته شده بیشتر، و ارزش گرمایی۷ آن پنج برابر ارزش گرمایی هیدروژن است. این بدان معناست که این گاز شعلۀ بسیار داغی دارد و به همین سبب، از آن در مشعل های اُکسی استیلن استفاده می کنند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] آتین. معنی أَتَیْنَ بـِ: آن زن بیاورد
ریشه کلمه:
اتی (۵۵۳ بار)

پیشنهاد کاربران

آتین ( atin ) به معنی: نو ، جدید ، به ه‍م رسیده، الهه باران . یه اسم دخترونه است . اسم دختر منم آتین ,

همچی رو درست نوشتید غیر از اینکه آتین اسمی پسرونس آتین یه اسم دخترونس که ریشه ی اوستایی و پهلوی داره و به معنی پدیده اس یا در هخامنشی به معنیه الهه باران

آتین : آشکار، آشکارا، بارز، پدید، ظاهر، مرئی، مشهود، معلوم، نمایان، نمودار، واضح، هویدا، شناخته، متمایز، مشخص، هستی، نفس .

آتین : /ātin/آتین ( در زند و پازند ) 1 - موجود شده، پیدا گردیده؛ 2 - به هم رسیده. اسم آتین مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است.

جدید و نو

با طراوت و شاداب

آتین یه اسم دخترونه کوردیه اصلا هم پسرونه نیست

آتین یه اسم پسرونه ست، به معنی:
بدیع و بی مانند

آتین یه اسم پسرونه ست، با معانی:
موهبت عطا شده، بدیع و بی مانند، تک و ویژه

سیاوش خیلی اسم زیبایی هستش

کلا اسم آتین رو اشتباه نوشتید آتین اسمی دخترونس نه پسرونه و یکی از معنی های اصلیش هم یعنی الهه ی باران

آتین : آتین اسم دخترانه و پسرانه باریشه اوستایی - پهلوی
آتین : آتین معنی: ( تلفظ: ātin ) در لغت زند و پازند به معنی موجود شده و پیدا گردیده و به هم رسیده می باشد - در زبان زند و پازند جدید، نو، بوجود آمده .

آتین یعنی نو ، جدید
اسم دخترم هست و مورد تأیید ثبت احوال برای نامگذاری اسم دختر هست .

آتین یه اسم هم ودخترانه و هم پسرانه است معنایش هم یعنی هستی و وجود

آتین : جدید ، نو


کلمات دیگر: