"ری را"، در زبان مازندرانی به معنای "هان!" ، "آگاه باش!" ، "بیدار باش!" و "هشدار!" است.
این کلمه در بازی سنتی ومحلی و کودکانه مترادف "بپا و هوشیار باش" به کار می رود.
در دومین معنا نیز، "ری را"، نام پرنده ای کوچک تر از گنجشک است .
از نظر مضمون :
«فلکی» بااشاره به اینکه شب، «مضمون» بسیاری از شعرهای نیماست، شب «ری را» رابه گونه دیگری می بیند: در«ری را» شب یک «صدا» است که در«محور شعر قرارمی گیرد». این صدا از شب برمی خیزد و«شعر را میچرخاند».
مفسر«ری را» سپس با استناد به نظریات «یونگ» ( «ضمیرناخودآگاه مشترک» و«صورت ازلی» ) و نیز آرای «پایه گذاران نقدادبی پایه اسطوره ها» نتیجه می گیرد که این صدا - این«ری را» می تواند یک «صدای اسطوره ای» باشد. صدایی از درون«روان جمعی آدمی». او می گوید:
«این صداگویی صدای درونی شاعر است که از اعماق هستی برمی آید
. . . . . گویی این صدا جمع ناله های کل بشریت است که درشبی تیره به
شاعری می رسد که خود از رنجهای گذرنده درآن می نالد. . . . . »
نیما، شعرپرازرمز و رازخود، «ری را» را چنین پایان می دهد:
«ری را. . . . . ری را. . . . . دارد هوا که بخواند در این شب سیاه او نیست با
با خودش، اورفته با صدایش اما خواندن نمی تواند!. . . . . »