کلمه جو
صفحه اصلی

اشور

فرهنگ اسم ها

اسم: آشور (پسر) (فارسی، آشوری) (هنری) (تلفظ: āšur) (فارسی: آشور) (انگلیسی: ashur)
معنی: گوشه ای در دستگاه های ماهور، نوا و راست پنجگاه، رب النوع مورد پرستش مردم کشور آشور، ( در قدیم ) آشوردن، ( اَعلام ) ) نام پسر دومِ سام پسر نوح، ) آسور یا آشور نام سرزمینِ تمدن آشور، برهم زننده، تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد

مترادف و متضاد

assyria (اسم)
اشور، کشور اشور

فرهنگ فارسی

( آشور ) قدیمترین پایتخت کشور آشور آشورا ده جزایر کوچکی است در مشرق بحر خزر در مدخل خلیج گرگان در امتداد شبه جزیره میانکاله
( اسم ) در کلمات مرکب بمعنی آشورنده ( برهم زننده ) آید : دویت آشور تنور آشور .
نام پسر دوم سام بن نوح
معرب یا لهجه ای در آشور . نام پسر دومین سام بن نوح بود که ویرا بنیان گذار آشور دانند .

فرهنگ معین

( آشور ) ( اِ. ) گوشه ای است در دستگاه راست ماهور و دستگاه راست پنجگاه .

لغت نامه دهخدا

اشور. [ اَش ْ شو ] (اِخ ) از کشورهای باستان بود که سراسر بلاد دجله ٔ میانه را فرامیگرفت و بنام یکی از الهه های آن کشور ونخستین پایتخت آن خوانده میشد. مردم آن همچون بابلیان (کلدانیان ) از نژاد سامی بودند و بزبان آنان سخن می گفتند. با ملتهای همجوار خود زدوخورد میکردند و مدتی زیر فرمان کلدانیان بودند. کشور آشوریان در روزگار تیگلات پیلرز سوم و سارگن دوم و سناخریب و آشور بانیپال (در دو قرن 7 و 8 ق . م .) به اوج عظمت نائل آمد از اینرو سلاطین آن تا مصر پیش رفتند و سیادت بر آن سرزمین را بدست آوردند. سرانجام نینوا پایتخت دوم آن قوم در زیر حملات مادها و بابلیها (612 ق . م .) سقوط کرد و نام آن کشور از روی زمین برافتاد. (از اعلام المنجد). و صاحب قاموس کتاب مقدس آرد: بسیاری از علما ودانشمندان گمان برده اند که قصد از لفظ آشور که در حزقیال (31:3) مکتوب است اشاره به مملکت آشور و مابقی فصل کتاب مرقوم دلالت بر عظمت و انقلاب آن میکند و هرگاه ذکر شود مقصود از تمامی بلادی است که از طرف مغرب به بحر متوسط و از شرق به نهر هند محدود میباشد. و در کتب مقدس لفظ اشوریین بسیار استعمال شده و مراد اهل آشور یا اهل آن مملکتی است که پایتخت آن نینوا بوده و چون اهالی بابل و کلدانیان این لفظ را استعمال کنند مراد اهل آن مملکتی باشد که پایتختش بابل بوده است ، برخلاف اهالی سور که چون این لفظ را ذکر کنند مراد از اهالی بلادی است که بزرگترین شهرهای آن اولا صوربه بعد دمشق میباشد که از طرف جنوب شرقی بزمین کنعان محدود است و بسا میشود که این دو لفظ یعنی آشور و سور با یکدیگر مشتبه شوند و حال اینکه مأخذ و مصدر هر دو در غایت تفاوت و تباین میباشد زیرا که اولی ازاَشوربن سام بن نوح و دومی از صور گرفته شده است . و رجوع به همان کتاب صص 73 - 78 و ضمیمه ٔ معجم البلدان چ مصر ص 983 و کتاب النقود ص 94، و آسور و آشور شود.


اشور. [ اَش ْ شو ] (اِخ ) معرب یا لهجه ای در آشور. نام پسر دومین ِ سام بن نوح بود که وی را بنیان گذار آشور دانند. و رجوع به آسور و آشور شود.


اشور. [ اُ ] (ع اِ) ج ِ اُشُر،بمعنی خوبی دندان و تیزی آنها از روی خلقت باشد یا از روی عمل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به اُشُر شود. || ج ِ اُشَر. رجوع به اُشَر شود.


( آشور ) آشور. ( نف مرخم ) در کلمات مرکبه مثل دویت آشور و تنورآشور، مخفف آشورنده است ، یعنی بهم زننده.

آشور. ( اِخ ) رجوع به آسوریان شود.

آشور. ( اِخ ) نام پسر دوم سام بن نوح ، و مملکت آشور به نام او خوانده شده است.

آشور. ( اِخ ) نام رب النوع بزرگ آسوریان.
اشور. [ اُ ] ( ع اِ ) ج ِ اُشُر،بمعنی خوبی دندان و تیزی آنها از روی خلقت باشد یا از روی عمل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و رجوع به اُشُر شود. || ج ِ اُشَر. رجوع به اُشَر شود.

اشور. [ اَش ْ شو ] ( اِخ ) از کشورهای باستان بود که سراسر بلاد دجله میانه را فرامیگرفت و بنام یکی از الهه های آن کشور ونخستین پایتخت آن خوانده میشد. مردم آن همچون بابلیان ( کلدانیان ) از نژاد سامی بودند و بزبان آنان سخن می گفتند. با ملتهای همجوار خود زدوخورد میکردند و مدتی زیر فرمان کلدانیان بودند. کشور آشوریان در روزگار تیگلات پیلرز سوم و سارگن دوم و سناخریب و آشور بانیپال ( در دو قرن 7 و 8 ق. م. ) به اوج عظمت نائل آمد از اینرو سلاطین آن تا مصر پیش رفتند و سیادت بر آن سرزمین را بدست آوردند. سرانجام نینوا پایتخت دوم آن قوم در زیر حملات مادها و بابلیها ( 612 ق. م. ) سقوط کرد و نام آن کشور از روی زمین برافتاد. ( از اعلام المنجد ). و صاحب قاموس کتاب مقدس آرد: بسیاری از علما ودانشمندان گمان برده اند که قصد از لفظ آشور که در حزقیال ( 31:3 ) مکتوب است اشاره به مملکت آشور و مابقی فصل کتاب مرقوم دلالت بر عظمت و انقلاب آن میکند و هرگاه ذکر شود مقصود از تمامی بلادی است که از طرف مغرب به بحر متوسط و از شرق به نهر هند محدود میباشد. و در کتب مقدس لفظ اشوریین بسیار استعمال شده و مراد اهل آشور یا اهل آن مملکتی است که پایتخت آن نینوا بوده و چون اهالی بابل و کلدانیان این لفظ را استعمال کنند مراد اهل آن مملکتی باشد که پایتختش بابل بوده است ، برخلاف اهالی سور که چون این لفظ را ذکر کنند مراد از اهالی بلادی است که بزرگترین شهرهای آن اولا صوربه بعد دمشق میباشد که از طرف جنوب شرقی بزمین کنعان محدود است و بسا میشود که این دو لفظ یعنی آشور و سور با یکدیگر مشتبه شوند و حال اینکه مأخذ و مصدر هر دو در غایت تفاوت و تباین میباشد زیرا که اولی ازاَشوربن سام بن نوح و دومی از صور گرفته شده است. و رجوع به همان کتاب صص 73 - 78 و ضمیمه معجم البلدان چ مصر ص 983 و کتاب النقود ص 94، و آسور و آشور شود.

دانشنامه عمومی

آشور. آشور (به فارسی باستان: آثورا 𐎠𐎰𐎢𐎼𐎠 (Aϑurā)) نام سرزمینی قدیمی است که در بخش میانی رود دجله و کوهستان های مجاور آن قرار داشته است. اسم آشور از نام یک رب النوع گرفته شده و پایتخت آن نخست شهر آشور بود که در ساحل رود دجله در جنوب موصل امروزی قرار داشت و سپس شاروکین و بعداً کالح و پس از آن نینوا (موصل امروزی) بوده است.
منابع میخی سومری و اکدی قدیم- قرن ۲۳ پ.م. - قدیمترین اطلاعات در رابطه با تاریخ آشور هستند و مدارک زیر جزیی از منابع مزبور است:
آشوری ها اصولاً از نژاد سامی بودند و زبان آنان با سایر زبان های سامی، مانندِ عربی و عبری هم ریشه است. دولت آشور دولت مهمی بود که در خاورمیانه قدیم تشکیل شد و در آغاز تابع بابل بود. در سال ۱۸۰۰ پ. م فرمانروایان اولیه آشوری شهرهای آشور، نینوا و اربیل را متحد کردند و سلسله های پادشاهی آشور بعد از سال ۱۴۲۰ ق. م شکل گرفتند.
آشور در آغاز یکی از استان های کشور بابل بود. آشوری ها وقتی که متحد گردیده و از بابل جدا شدند چون سرزمینشان مانند بابل حاصلخیز نبود ناچار شدند که از دسترنج دیگران استفاده کنند، این بود که باج گیری و دست اندازی به سرزمین های دیگر را در پیش گرفتند. نتیجتاً دولت آشور یک دولت حرفه ای جنگجو و متجاوز شد. از خصایص آشوری ها شقاوت و بی رحمی آن ها نسبت به دشمنان است. آشور حدود هزار سال دوام کرد و حدود کشور از خاور و غرب توسعه یافت و لبنان و سوریه و فلسطین و مصر امروزی در تصرف آشوریان بود. آشور سرانجام در ۶۱۲ پ. م مغلوب دولت ماد شد.
در میان رودان- بین النهرین ـ قدیم مبدأ تاریخی وجود نداشت و سال شماری از روی وقایع بر جسته به عمل می آمد و هر سال به نام واقعه ای بر جسته که وقوع یافته بوده نامیده می شد. از آنجمله بود وقایع مربوط به لشکر کشی های سلاطین سومر و اکد به جبال زاگرس.

دانشنامه آزاد فارسی

آشور. آشور (Assyria)
10138500-1.jpg
امپراتوری در خاورمیانه در شمال بین النّهرین(عراق کنونی) (۲۰۰۰ـ۶۰۵پ م). پایتخت آن نخست آشورو سپس نِینَوابود. امپراتوری آشور ابتدا مطیع سومرو در دوره های بعد به تناوب فرمانبردار بابِلبود. آشوری ها عمدتاً مذهب و ساختار اجتماعی سومری ها را پذیرفتند. این امپراتوری، در دوران عظمت خود، مصر و سرزمین های ساحل شرقی مدیترانه تا رأس خلیج فارس را شامل می شد. سرزمین اصلی آشور نوار باریکی از خاک آبرُفتی در دو سوی رود دجلهبود. این ناحیه حدود ۳۵۰۰پ م مسکونی شد و تا حدود ۲۳۵۰پ م زیر سلطۀ سومر قرار داشت. نخستین بار از پادشاهان آشور در جریان جنگ هایی نام برده شده است که درپی زوال سومین سلسلۀ اور(در سومر) رخ داد ولی آشور تا حدود ۱۴۵۰پ م همچنان زیر سلطۀ بابل و سپس مصر بود. آشور در زمان پادشاهی آشور ـ اوبالیت(سلطنت ح ۱۳۸۰ـ۱۳۴۰پ م) به قدرتی نظامی تبدیل شد. کشورگشایی های او را آداد نیراریاول و شلمنصراول، دنبال کردند؛ توکولتی ـ اِنورتای اول نیز در این کشورگشایی ها نقش داشت و هم او بود که بابل را تصرف کرد و عنوان پادشاه سومر و اَکدرا به دست آورد. آشور در زمان سلطنت بخت نصر (نبوکدنصّر) اول (۱۱۵۰ـ۱۱۱۰پ م)، بار دیگر تحت حاکمیت بابل درآمد، اما تیگلت پیلسراول آن را آزاد کرد. براثر حملات پیاپی آرامیها، آشور بیشتر متصرفات خود را از دست داد. آشور از زمان پادشاهی آداد نیراری دوم در ۹۱۱ پ م راه کشورگشایی را درپیش گرفت و عیلام، بین النهرین، سوریه، فلسطین، نواحی مرزی عربستان، و مصر را تصرف کرد. از این دوره نوشته های عهد عتیق و «اسناد» بسیاری باقی مانده است، مانند مسله سیاهکه حاکی از فتوحات شلمنصر سوم در قرن ۹پ م است. دوران سلطنت آشورنصیرپالدوم (۸۸۵ـ۸۶۰پ م) با جنگ های مداوم همراه بود؛ نقش های برجستۀ فراوان گویای این امر است. شلمنصر سوم با ایالات سوریه جنگید. در نبرد قرقاردر ۸۵۴پ م پیشروی آشوری ها متوقف، و دورۀ زوال آغاز شد. دوران پایانی عظمت آشور با سلطنت تیگلت پیلسر سوم (۷۴۶ـ ۷۲۸پ م) آغاز و در زمان پادشاهی سارگوندوم، سِناخریب، اسرحدون، و آشور بانی پالادامه یافت، و نقطۀ اوج آن زمانی بود که اسرحدون مصر را فتح کرد (۶۷۱پ م). از این زمان امپراتوری سیر زوال پیمود. نبوپولسرپادشاه بابل و هووخشترهپادشاه ماد برضد آن متحد شدند؛ نینوا در ۶۱۲پ م ویران شد، و آشور به تصرف مادها و سپس هخامنشیان درآمد. بخش اعظم مذهب، قوانین، ساختار اجتماعی، و دستاوردهای هنری آشور از کشورهای همسایه نشأت گرفته بود. آشوری ها خط میخی (اختراع سومری ها در ۳۵۰۰پ م) و معابد سومری ها را انتخاب کردند، اگرچه آشور، خدای آنان، جایگاه نخست را در آن کیش داشت. کتابخانۀ آشور بانی پال، که در نینوا حفاری شد، نشان دهندۀ جذب کامل فرهنگ بابل است. زبان آشوری از گروه شرقی زبان های سامی و از گویش های بابلی باستان است. این زبان را به خط میخی روی الواح گلی و سنگی می نوشتند که الواح آشور بانی پال در این میان معروف است. پس از آن که آشوری با آرامی درآمیخت، در نوشتن متون مذهبی از زبان آشوری و خط میخی، و در کارهای روزانه و بازرگانی از زبان و خط آرامی استفاده شد.

آشور (اسطوره). آشور (اسطوره)(Ashur)
آشور
(یا: آسور) خدای ملی قوم آشور، خدای شهر آشور، پایتخت قدیمی آنان، و خدای جنگ. شاه را روحانیِ اعظم او به شمار می آوردند.

گویش مازنی

( آشور ) /aasoor/ از مراتع سابق شبه جزیره ی میانکاله بهشهر که دهکده ی آشوراده بر اراضی آن بنا شده است

پیشنهاد کاربران

این واژه به واتای جایگاه شیران است. ( تاریخ ماد، برگ 274 )

ارجمند
ارزشمند
شایسته
نوعی اسم اریایی

زبان آشوری

آشوریان، کلدانی ها، آرامی ها، سُریانی ها قومی هستند که ریشه آن ها به مردم بین النهرین باستان می رسد. به زبان آشوری ( از خانواده زبان های سامی ) سخن می گویند و مذهب مسیحی دارند. منطقه زندگی بومی آن ها اکنون در شمال عراق، جنوب شرقی ترکیه، شمال شرقی سوریه و شمال غربی ایران واقع شده است.


کلمات دیگر: