کلمه جو
صفحه اصلی

بستور

فرهنگ اسم ها

اسم: بستور (پسر) (اوستایی، پهلوی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: bastur) (فارسی: بستور) (انگلیسی: bostur)
معنی: نام پسر زریر برادر گشتاسپ، این نام در اوستا «بَستَوَری» یا «بَستَوَئیری» به معنی «جوشن بسته» آمده است، ( اَعلام ) در داستان های ایرانی پسر زریر ( برادر گشتاسپ ) است که در نبرد با سپاه ارجاسپ فرماندهی پشت سپاه ایران را داشت، وقتی پدرش در جنگ با تورانیان کشته شد، نوجوانی کم سن و سال بود، او به میدان جنگ رفت و انتقام خون پدر را گرفت، در شاهنامه و یادگار زریران داستان دلاوری هایش آمده است، ( اوستایی ) این نام در اوستا ' بَستَوَری ' یا ' بَستَوَئیری ' به معنی ' جوشن بسته ' آمده است، ( در اعلام ) پسر زریر است که در نبرد با سپاه ارجاسپ فرماندهی پشت سپاه ایران را داشت

(تلفظ: bastur) (اوستایی) این نام در اوستا ' بَستَوَری ' یا ' بَستَوَئیری ' به معنی ' جوشن بسته ' آمده است ؛ (در اعلام) پسر زریر است که در نبرد با سپاه ارجاسپ فرماندهی پشت سپاه ایران را داشت.


فرهنگ فارسی

در اوستا بست و ایری نام پسر زریر این نام در کتب فارسی مانند شاهنامه به نستور تصحیف شده نام پهلوان ایرانی و پسر خسروپرویز که بلفظ نستور تحریف شده ٠

لغت نامه دهخدا

بستور. [ ب َ ] ( اِخ ) در اوستا بست وایری . نام پسر زریر ( برادر گشتاسب ) این نام در کتب فارسی مانند شاهنامه به نستور تصحیف شده. ( مزدیسنا ص 252 و صفحات بعد و حاشیه برهان چ معین ص 278 ). نام پهلوان ایرانی و پسر خسروپرویز که بلفظ نستور تحریف شده از «وستاورو، وستور، بستور» اوستایی. ( فرهنگ شاهنامه شفق ص 54 ). رجوع به سبک شناسی ج 1 ص 313 و فرهنگ ایران باستان ص 260 شود.

دانشنامه عمومی

بستور (بست وئیری) پسر زریر است. بست وئیری اسم مرکب است از بست و وئیری که در اوستا به معنای دریاچه است. نستور هم در شاهنامه همان بستور است که برادرزادهٔ گشتاسب می باشد. ن اشتباهاً به جای ب نوشته شده است.
حسین، الهی قمشه ای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
در فروردین یشت بند ۱۰۳ فروهر پاکدین بستوری (نستور) ستوده شده است. بنا بر مندرجات شاهنامه و یادگار زریران بستور به همراهی پسر عمویش اسفندیار، از خون پدر خود زریر انتقام کشید. سلسله نسب بستور به لهراسب و کی پشین و بالاخره به کیقباد می رسد. سرگذشت بستور و دلاوری های او در میدان رزم یکی از داستان ها و حماسه های رزمی است که در شاهنامه و یادگار زریران آمده است و برای ایرانیان به ویژه آموزنده و سرافرازی بخش است.


کلمات دیگر: