دوست نما . که خود را دوست نشان دهد .
دوست نمای
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دوست نمای.[ ن َ / ن ِ / ن ُ ] ( نف مرکب ) دوست نما. که خود را دوست نشان دهد. که تظاهر به دوستی کند. ( از یادداشت مؤلف ). نماید که دوست است و نه چنان باشد :
به کامه دل دشمن نشیند آن مغرور
که بشنود سخن دشمنان دوست نمای.
به کامه دل دشمن نشیند آن مغرور
که بشنود سخن دشمنان دوست نمای.
سعدی.
پیشنهاد کاربران
دوست نمای: آنکه دوست می نماید.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۳۳ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۳۳ ) .
کلمات دیگر: