کلمه جو
صفحه اصلی

اشیان کردن

فارسی به انگلیسی

nestle, to live (as in a nest)

مترادف و متضاد

nest (فعل)
پیچیدن، اشیانهای کردن، لانه ساختن، اشیان کردن، اشیان گرفتن، در محل محفوظی جای گرفتن


کلمات دیگر: