کلمه جو
صفحه اصلی

دو پشته

فارسی به انگلیسی

double, tandem

مترادف و متضاد

tandem (اسم)
جفت، قطار، دوپشته، دو اسبه، درشکه یا دوچرخه دو نفری

فرهنگ فارسی

دو ترکه . دو ردیفه .

لغت نامه دهخدا

دوپشته. [ دُ پ ُ ت َ / ت ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) دوترکه. دوردیفه. دوراکبه. دوتنه. ( یادداشت مؤلف ).
- دوپشته سوار شدن ؛ دوتنه بر ستور یا وسیله نقلیه ای مانند دوچرخه و موتورسیکلت برنشستن. بر ترک سوار بودن. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

به توان دو ( ریاضی همراه با ریشخند )

نمونه:
. . . این گمانه که در زد و بندهای آینده ی ما با طالبان، سرت را هم به باد بدهی یا همین عبدالله دوپُشته ( عبدلله به توان دو! ) را گذرا هم شده به جانشینی ات برگماریم، دور از ذهن نیست.

برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2019/10/blog - post_563. html


کلمات دیگر: