مردمان عیار یا مردمان فرومایه و سفله
نتاش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نتاش. [ ن ِ ] ( ص ) خوش و خرم. ( فرهنگ نظام ) ( جهانگیری ). در سنسکریت «نیتاش » بمعنی کسی که آرزویش برآورده شده است ، و معنی فارسی مجاز آن. ( فرهنگ نظام ).
نتاش. [ ن ُت ْ تا ] ( ع ص ، اِ ) مردمان عیار. ( ناظم الاطباء ). عیاران. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || مردمان فرومایه و سفله. ( ناظم الاطباء ). فرومایگان. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). مفرد آن ناتش است. ( از اقرب الموارد ).
نتاش. [ ن ُت ْ تا ] ( ع ص ، اِ ) مردمان عیار. ( ناظم الاطباء ). عیاران. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || مردمان فرومایه و سفله. ( ناظم الاطباء ). فرومایگان. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). مفرد آن ناتش است. ( از اقرب الموارد ).
نتاش . [ ن ِ ] (ص ) خوش و خرم . (فرهنگ نظام ) (جهانگیری ). در سنسکریت «نیتاش » بمعنی کسی که آرزویش برآورده شده است ، و معنی فارسی مجاز آن . (فرهنگ نظام ).
نتاش . [ ن ُت ْ تا ] (ع ص ، اِ) مردمان عیار. (ناظم الاطباء). عیاران . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). || مردمان فرومایه و سفله . (ناظم الاطباء). فرومایگان . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). مفرد آن ناتش است . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: