کلمه جو
صفحه اصلی

اهن جامه

فارسی به انگلیسی

iron bands or fastenings, ironwork

فرهنگ فارسی

( آهن جامه ) ( اسم ) آهنی باشد تنک بعرض دو انگشت یا بیشتر که بدان تخته های صندوق و جز آنرا با یکدیگر پیوند دهد و بمیخ بدوزند فش بش پش گام .

فرهنگ معین

( آهن جامه ) (هَ. مِ ) (اِمر. ) ورق نازک آهنی که به وسیلة آن تخته های صندوق های چوبی را به هم متصل می کردند.

لغت نامه دهخدا

( آهن جامه ) آهن جامه. [ هََ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) آهنی باشد تنک و بپهنای دو انگشت و بیشتر که تخته های صندوق و جز آن را با یکدیگر پیوندند و بمسمار بدوزند. فش. بش. پش. گام. ضبه.


کلمات دیگر: