پاکيزه , تميز , شسته و رفته , مرتب , گاو , زرنگ , زيرک , ناتو , باهوش , شيک , جلوه گر , تير کشيدن (ازدرد) , سوزش داشتن
انیق
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
زیباوپسندیده، خوش آیند، خوب وعجیب، شگفت آور
( صفت ) ۱ - خوش آیند خوش . ۲ - شگفت آور شگفت انگیز .
خوب و عجیب . نیکو . حسن
( صفت ) ۱ - خوش آیند خوش . ۲ - شگفت آور شگفت انگیز .
خوب و عجیب . نیکو . حسن
فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - خوش آیند.۲ - شگفت - آور.
لغت نامه دهخدا
انیق. [ اَ ] ( ع ص ) خوب و عجیب. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). نیکو. حسن. معجب. چیز نیک بشگفت آورنده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ): چون تاج مملکت و سریر سلطنت بر راء انیق و لقاء بهی ابوالحرث منصوربن نوح آراسته شد... ( ترجمه تاریخ یمینی ).
بود سرو در باغ و دارد بت من
همی بر سر سرو باغی انیقا.
انیق. [ اَ ی ُ ] ( ع اِ ) ج ِ ناقه. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شتران ماده.
بود سرو در باغ و دارد بت من
همی بر سر سرو باغی انیقا.
منوچهری.
انیق. [ اَ ی ُ ] ( ع اِ ) ج ِ ناقه. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شتران ماده.
انیق . [ اَ ] (ع ص ) خوب و عجیب . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). نیکو. حسن . معجب . چیز نیک بشگفت آورنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء): چون تاج مملکت و سریر سلطنت بر راء انیق و لقاء بهی ابوالحرث منصوربن نوح آراسته شد... (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
بود سرو در باغ و دارد بت من
همی بر سر سرو باغی انیقا.
بود سرو در باغ و دارد بت من
همی بر سر سرو باغی انیقا.
منوچهری .
انیق . [ اَ ی ُ ] (ع اِ) ج ِ ناقه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شتران ماده .
فرهنگ عمید
۱. زیبا و پسندیده.
۲. شگفت آور.
۲. شگفت آور.
دانشنامه عمومی
انیق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان نوجه مهر بخش سیه رود شهرستان جلفا واقع شده است.
wiki: انیق
کلمات دیگر: