۱ - ( مصدر ) خاموش شدن ( آتش ) فرو نشستن ( آتش ) فرو مردن . ۲ - ( اسم ) خاموشی فرو نشستگی .
انطفا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
انطفا. [ اِ طِ] ( ع مص ) فرومردن ِ آتش چراغ. ( غیاث اللغات ). خاموش شدگی. فرونشستگی. ( ناظم الاطباء ). خاموشی :
جان ناری یافت از وی انطفا
مرد، پوشید از قبای او قبا.
جان ناری یافت از وی انطفا
مرد، پوشید از قبای او قبا.
مولوی.
و رجوع به انطفاء شود.فرهنگ عمید
خاموش شدن، فرونشستن آتش.
کلمات دیگر: