۱ - ( مصدر ) بطور نوبه قرار دادن چیزی را ۲ - عقوبت کردن . ۳ - ( مصدر ) از عقب کسی در آمدن . ۴ - ( اسم ) نوبت گذاری : [ معاقبت آنست که سقوط دو حرف از وزنی بر سبیل مناوبت باشد اگر یکی بیفتد البته دیگری برقرار باشد ... ] ( المعجم . مد . چا. ۵ ) ۴۷: ۱ - عقوبت .
مناوبه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مناوبة. [ م ُ وَ ب َ ] (ع مص ) به جای یکدیگر بایستادن . (تاج المصادر بیهقی ). از پی کسی درآمدن و دست به دست گردانیدن و مساهمه کردن . (از اقرب الموارد). از عقب کسی درآمدن و به طور نوبه سواری کردن . (از ناظم الاطباء). رجوع به مناوبت شود. || بطور نوبه قرار دادن آب و جز آن را. (از ناظم الاطباء). || عقوبت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
۱. چیزی را نوبتی قرار دادن.
۲. نوبت گذاری.
۳. عقوبت کردن.
۲. نوبت گذاری.
۳. عقوبت کردن.
کلمات دیگر: