کلمه جو
صفحه اصلی

سمناک

فارسی به انگلیسی

poisonous, toxic


لغت نامه دهخدا

سمناک. [ س َ ] ( اِ ) سماحت و آن بذل کردن بضرورت باشد، یعنی برو واجب شود بسببی از اسباب. ( برهان ) ( آنندراج ). سماحت و بذل بضرورت و لزوم. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: