سختی تندی
حمازه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( حمازة ) حمازة. [ ح َ زَ ] ( ع اِمص ) سختی. تندی. || زبان گزی. زبان گزیدگی. ( منتهی الارب ). زبان گزیدگی. ( آنندراج ). || تیزی و فعل آن از باب کرم است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
حمازة. [ ح َ زَ ] (ع اِمص ) سختی . تندی . || زبان گزی . زبان گزیدگی . (منتهی الارب ). زبان گزیدگی . (آنندراج ). || تیزی و فعل آن از باب کرم است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کلمات دیگر: