( صفت ) مونث حملی : قضی. حملیه .
حملیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( حملیة ) حملیة. [ ح َ لی ی َ ] ( ص نسبی ) تأنیث حملی. قضیه حملیه. رجوع به حملی و رجوع به قضیه شود.
حملیة. [ ح َ لی ی َ ] (ص نسبی ) تأنیث حملی . قضیه ٔ حملیه . رجوع به حملی و رجوع به قضیه شود.
کلمات دیگر: