کلمه جو
صفحه اصلی

حماطیط

فرهنگ فارسی

جمع حمطوط

لغت نامه دهخدا

حماطیط. [ ح َ ] ( ع اِ ) ج ِ حمطوط. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به حمطوط شود. || ج ِ حمطاط. هر دو به معنی کرمی است که در گیاه باشد. ( منتهی الارب ). رجوع به حمطاط شود.


کلمات دیگر: