میل بطرف راست و چپ
جیض
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جیض . [ ی َض ض ] (ع ص ) رونده بتکبر و گرانباری . (از اقرب الموارد).
جیض . [ جی ی َ ] (ع اِ) نوعی از رفتار تکبر. (منتهی الارب ). رفتاری که در آن تکبر بود. (از اقرب الموارد).
جیض. [ ج َ ] ( ع مص )برگشتن و میل کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
جیض. [ جی ی َ ] ( ع اِ ) نوعی از رفتار تکبر. ( منتهی الارب ). رفتاری که در آن تکبر بود. ( از اقرب الموارد ).
جیض. [ ی َض ض ] ( ع ص ) رونده بتکبر و گرانباری. ( از اقرب الموارد ).
جیض. [ جی ی َ ] ( ع اِ ) نوعی از رفتار تکبر. ( منتهی الارب ). رفتاری که در آن تکبر بود. ( از اقرب الموارد ).
جیض. [ ی َض ض ] ( ع ص ) رونده بتکبر و گرانباری. ( از اقرب الموارد ).
جیض . [ ج َ ] (ع مص )برگشتن و میل کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: