ارزش و قدر چیزیرا پایمال کردن بی اعتبار ساختن .
اعتبار بردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
اعتبار بردن. [ اِ ت ِ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) ارزش و قدر چیزی را پایمال کردن. بی اعتبار ساختن :
صورت پرستی از خلق برد اعتبار معنی
هرچند کعبه سنگ است تسکین برهمن کو.
صورت پرستی از خلق برد اعتبار معنی
هرچند کعبه سنگ است تسکین برهمن کو.
بیدل عظیم آبادی ( از ارمغان آصفی ).
کلمات دیگر: