مترادف تاجر : بازرگان، پولدار، پیشه ور، ثروتمند، سوداگر، غنی، معامله گر
متضاد تاجر : فقیر
برابر پارسی : بازرگان، بازاری، داد و ستدگر، سوداگر
merchant
businessman, merchant, trader
دلا ل , دهنده ورق , فروشنده , معاملا ت چي , بازرگان , تاجر , داد وستد کردن , سوداگر , کاسب , دکان دار , افزارمند , پيشه ور , سرمايه دار خيلي مهم , ادم بانفوذ وپولدار
بازرگان، پولدار، پیشهور، ثروتمند، سوداگر، غنی، معاملهگر ≠ فقیر
تاجر. [ ج ِ ] (اِخ ) پیرنیا آرد: پارسیها داریوش را تاجر... خوانند... چه او در هر کاری چانه میزد... (ایران باستان ج 2 ص 1471).
منوچهری .
خاقانی .
گلستان .
مولوی .
محمد خوافی .
بازرگان، سوداگر