کلمه جو
صفحه اصلی

جبران


مترادف جبران : تاوان، ترمیم، تلافی، عوض، غرامت، مغرم

برابر پارسی : تاوان، بازپرداخت، بازنهش ، برگرداندن، شیان

فارسی به انگلیسی

amends, atonement, compensation, indemnity, payoff, recompense, recuperation, redress, reimbursement

compensation, amends


فارسی به عربی

اغاثة , تحسن , تکفیر , ظهر

مترادف و متضاد

back (اسم)
پشت، عقب، جبران، مدد، پشتی، تکیه گاه، پشتی کنندگان

recovery (اسم)
حصول، بهبودی، ترمیم، جبران، بهبود، وصول، بهوش امدن، تحصیل چیزی، استرداد، باز یافت، بخودایی

recoupment (اسم)
مفاصا، جبران، کسب مجدد

relief (اسم)
کمک، تسکین، ترمیم، جبران، اعانه، برجستگی، بر جسته کاری، اسودگی، راحتی، جانشین، رسایی، ازادی، فراغت، حجاری برجسته، گره گشایی، اسایش خاطر، تشفی، خط بر جسته، رفع نگرانی

rectification (اسم)
اصلاح، تصحیح، جبران، یکسوسازی، راستگری

amends (اسم)
جبران، تلافی

compensation (اسم)
جبران، تلافی، غرامت، جبران کردن، عوض، پاداش، تاوان، مزد

restitution (اسم)
جبران، تلافی، غرامت، اعاده، بازگردانی، ارتجاع

recompense (اسم)
جبران، غرامت، عوض، خسارت، رفع خسارت، غرامت پرداختن

reprisal (اسم)
جبران، تلافی، انتقام

atonement (اسم)
اصلاح، جبران، کفاره، دیه

quid pro quo (اسم)
تعویض، جبران، عوض، در عوض

تاوان، ترمیم، تلافی، عوض، غرامت، مغرم


فرهنگ فارسی

جبران خلیل نویسنده و شاعر مجدد عرب ( و. بشری ۱۸۸۳ - ف. ۱۹۳۱ م ) وی از ارکان نهضت ادبی بشمار میرود . از آثار اوست : (( الارواح المتمرده ) ) (( الاجنحه المنکسره ) ) (( النبی ) ) و (( یسوع ابن الانسان ) ) .
تلافی کردن وعوض آنرادادن، بخاطرخسارت وصدمه
۱- ( مصدر ) تلافی کردن . ۲- ( اسم ) تلافی .
انیس جیران

فرهنگ معین

(جُ ) [ ع . ] (مص م . ) تلافی کردن .

لغت نامه دهخدا

جبران. [ ج ُ] ( ع مص ) مأخوذ از جَبْر عربی است که در فارسی بمعنی استدراک زیان وارده بکار میرود چنانکه گویند؛ برای جبران خسارت وارده باید مثل یا قیمت خسارتی که بر کسی وارد کرده بپردازد. و این کلمه را با مصادر شدن و کردن بکار میبرند چنانکه جبران شدن و جبران کردن بمعنی ترمیم شدن و کردن. تفدیه ، عوض یافتن یا دادن.
- جبران خسارت ؛ اصطلاح حقوقی است ، هرگاه در اثر عدم انجام تعهد و التزام یا در اثر اقدام به امری بالمباشر و یا بالواسطه بدیگری زیانی مادی یامعنوی وارد شود طبق مقررات باید کسی که خسارت را وارد ساخته خسارت زیان دیده را جبران کند. البته دادگاه وقتی حکم بخسارت میدهد که خسارت وارد شده و مسلم باشد که از ناحیه طرف بوده است.

جبران. [ ج ِ ] ( اِخ ) جبران خلیل جبران. وی یکی از ارکان صنعت ادب عربی و از مؤسسان انجمن «الرابطةالقلمیه »در نیویورک بود. او نویسنده و شاعر و نقاش متجددی بود که در بشری لبنان بسال 1883 م. بدنیا آمد و بسال 1931 در نیویورک درگذشت. نقاشی را از درون نقاش مشهور در پاریس فراگرفت. مسافرتهائی هم به اروپا کرد و انگلیسی را بخوبی فراگرفت و کتابهائی به این زبان نوشت. از آن جمله است : المجنون. السائق. النبی. رمل و زبده. یوع بن الانسان. آلهةالارض. التائه و حدیقةالینی که همه بزبان انگلیسی است و کتابهای زیر بعربی است :
1 - رسالة فی الموسیقی. 2 - الارواح المترده. 3 - الاجنحةالمتکسرة. این کتاب در مصر بچاپ رسیده و به فارسی هم ترجمه شده است. 4 - عرائس المروج. 5 - المواکب. 6 - دمعة و ابتسامة. 7 - العواصف. 8 - البدائع والطرائف. 9 - دیوان شعر. اشعار وی درباره محبت ، دین ، عدالت ، حق ، آزادی و سعادت است. و در نیویورک بچاپ رسیده است. تخیلات سرشار و روانی نثر وی او را از نویسندگان دیگر ممتاز میسازد وی مدیر مجلة «الفنون » است که در نیویورک منتشر میشد. ( از معجم المطبوعات و المنجد و الدراسات العربیه ) در معجم المؤلفین جُبران ضبط شده و نسب وی چنین آمده : جبران بن خلیل بن میخائیل بن سعد که نسبت او به یوسف بن جبران المارونی الشعلانی البنانی منتهی میشود. رجوع به معجم المؤلفین والجدید فی الادب العربی ج 1 ص 137 شود.

جبران. [ ] ( اِخ ) انیس جبران. او راست : الفطن المصری. در این کتاب بحث از کشت انواع پنبه و آفات آن میکند. و در مصر بچاپ رسیده است. ( از معجم المطبوعات ).

جبران . [ ] (اِخ ) انیس جبران . او راست : الفطن المصری . در این کتاب بحث از کشت انواع پنبه و آفات آن میکند. و در مصر بچاپ رسیده است . (از معجم المطبوعات ).


جبران . [ ج ُ] (ع مص ) مأخوذ از جَبْر عربی است که در فارسی بمعنی استدراک زیان وارده بکار میرود چنانکه گویند؛ برای جبران خسارت وارده باید مثل یا قیمت خسارتی که بر کسی وارد کرده بپردازد. و این کلمه را با مصادر شدن و کردن بکار میبرند چنانکه جبران شدن و جبران کردن بمعنی ترمیم شدن و کردن . تفدیه ، عوض یافتن یا دادن .
- جبران خسارت ؛ اصطلاح حقوقی است ، هرگاه در اثر عدم انجام تعهد و التزام یا در اثر اقدام به امری بالمباشر و یا بالواسطه بدیگری زیانی مادی یامعنوی وارد شود طبق مقررات باید کسی که خسارت را وارد ساخته خسارت زیان دیده را جبران کند. البته دادگاه وقتی حکم بخسارت میدهد که خسارت وارد شده و مسلم باشد که از ناحیه ٔ طرف بوده است .


جبران . [ ج ِ ] (اِخ ) جبران خلیل جبران . وی یکی از ارکان صنعت ادب عربی و از مؤسسان انجمن «الرابطةالقلمیه »در نیویورک بود. او نویسنده و شاعر و نقاش متجددی بود که در بشری لبنان بسال 1883 م . بدنیا آمد و بسال 1931 در نیویورک درگذشت . نقاشی را از درون نقاش مشهور در پاریس فراگرفت . مسافرتهائی هم به اروپا کرد و انگلیسی را بخوبی فراگرفت و کتابهائی به این زبان نوشت . از آن جمله است : المجنون . السائق . النبی . رمل و زبده . یوع بن الانسان . آلهةالارض . التائه و حدیقةالینی که همه بزبان انگلیسی است و کتابهای زیر بعربی است :
1 - رسالة فی الموسیقی . 2 - الارواح المترده . 3 - الاجنحةالمتکسرة. این کتاب در مصر بچاپ رسیده و به فارسی هم ترجمه شده است . 4 - عرائس المروج . 5 - المواکب . 6 - دمعة و ابتسامة. 7 - العواصف . 8 - البدائع والطرائف . 9 - دیوان شعر. اشعار وی درباره ٔ محبت ، دین ، عدالت ، حق ، آزادی و سعادت است . و در نیویورک بچاپ رسیده است . تخیلات سرشار و روانی نثر وی او را از نویسندگان دیگر ممتاز میسازد وی مدیر مجلة «الفنون » است که در نیویورک منتشر میشد. (از معجم المطبوعات و المنجد و الدراسات العربیه ) در معجم المؤلفین جُبران ضبط شده و نسب وی چنین آمده : جبران بن خلیل بن میخائیل بن سعد که نسبت او به یوسف بن جبران المارونی الشعلانی البنانی منتهی میشود. رجوع به معجم المؤلفین والجدید فی الادب العربی ج 1 ص 137 شود.


فرهنگ عمید

تلافی.
* جبران کردن: (مصدر متعدی ) تلافی کردن صدمه و خسارتی که به کسی وارد شده.

تلافی.
⟨ جبران‌ کردن: (مصدر متعدی) تلافی کردن صدمه و خسارتی که به کسی وارد شده.


دانشنامه عمومی

جبران (روان شناسی). در روان شناسی، جبران (به انگلیسی: Compensation) عبارت از راه کاری است که از طریق آن آگاهانه یا ناآگاهانه، ضعف ها، ناامیدی، تمایلات یا احساسات نابسندگی و بی کفایتی در یک حوزه از زندگی با موفقیت یا سربلندی در حوزه دیگری از زندگی پوشش داده شود. سازوکار جبران می تواند برای پوشش دادن ضعفی واقعی یا خیالی، شخصی یا فیزیکی مورد استفاده قرار گیرد. جبران مثبت ممکن است به شخص در غلبه بر مشکلاتش کمک کند. از سویی دیگر، جبران منفی از کمک کردن ناتوان است، که منجر به تقویت احساس مادونی می گردد.
جابجایی (روانکاوی)
والایش
عقده حقارت
عقده برتری
دو نوع جبران منفی وجود دارد:
یک مثال شناخته شده برای جبرانی بیش از حد و ناکارآمد، در بین افرادی دیده می شود که در یک بحران میانسالی به سر می برند. با نزدیک شدن به نیمه عمر، بسیاری از مردم برای استفاده از دفاع روانی خود، از جمله جبران دچار کمبود انرژی می شوند.
مفهوم جبران را اولین بار آلفرد آدلر، بنیانگذار مکتب روانشناسی فردی، در ارتباط با احساس کهتری ارائه کرد. او در سال ۱۹۰۷ در کتاب خود با عنوان «مطالعه دربارهٔ ضعف عضوی و جبران فیزیکی آن» توضیح می دهد: اگر کسی احساس می کند که کهتر «ضعیف» است (معمولاً) سعی می کند آن را در جایی دیگر جبران کند. انگیزه آدلر برای بررسی این موضوع از تجربه شخصی خود او ناشی می شد. او در کودکی بسیار بیمار بود، و تا چهار سالگی به علت نرمی استخوان قادر به راه رفتن نشد. او سپس او درگیر ذات الریه و نیز یک مجموعه حوادث دیگر شد. او این ایده از جبران را به مبحث آموزش روانی نیز منتقل کرد.

فرهنگ فارسی ساره

بازنه ش، شیان، بازپرداخت، برگرداندن


پیشنهاد کاربران

تلافی

پسین ده/ پسین دهش/ پسین کنش/ بازدهش/ بازداد/
باز دادن

جبران = بازگشت

پس دادن، باز پس دهی


کلمات دیگر: