مترادف تاخر : پس افتادگی، پسی، پس ماندن، عقب افتادن، دنبال ماندن، واپس ماندن، دیر شدن
متضاد تاخر : تقدم
برابر پارسی : ( تأخّر ) سپسی
coming next
پس افت , تاخير , کم هوشي , عدم رشد فکري , شتاب منفي , ديرکرد , تاخير ورود , دير امدن
پسافتادگی، پسی ≠ تقدم
پسماندن، عقب افتادن، دنبال ماندن، واپسماندن
دیر شدن
۱. پسافتادگی، پسی
۲. پسماندن، عقب افتادن، دنبال ماندن، واپسماندن
۳. دیر شدن ≠ تقدم
سپس