کلمه جو
صفحه اصلی

تبرئه


مترادف تبرئه : ابراء، برائت، پاکی، رفع اتهام، مبرا

متضاد تبرئه : محکوم، محکومیت

برابر پارسی : بیگناهی، گناه زدلیی

فارسی به انگلیسی

acquittal, exoneration, exculpation


acquittal, absolution, exculpation, exoneration

عربی به فارسی

امرزش گناه , بخشايش , عفو , بخشودگي , تبرءه , براءت , انصراف از مجازات , منع تعقيب کيفري


مترادف و متضاد

ابراء، برائت، پاکی، رفع‌اتهام، ≠ محکوم، محکومیت


absolution (اسم)
امرزش گناه، بخشایش، بخشودگی، تبرئه، برائت، عفو، انصراف از مجازات، منع تعقیب کیفری

exoneration (اسم)
تبرئه، روسفیدی

compurgation (اسم)
تبرئه، برائت

exculpation (اسم)
تبرئه، برائت

quietus (اسم)
تبرئه، برائت، مفاصا، رهایی، پاکی

quittance (اسم)
تبرئه، برائت، جبران کردن، پاداش، پاکی، رسید مفاصا، بازپرداختن

مبرا


۱. ابراء، برائت، پاکی، رفعاتهام،
۲. مبرا ≠ محکوم، محکومیت


فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر )پاک کردن . ۲ - بیزار کردن . ۳- رفع اتهام کردن . ۴- ( اسم )پاکی .

خلاص شدن، پاک گردانیدن، دورکردن، پاک کردن ازتهمت
بیزار کردن

فرهنگ معین

(تَ رِ ئِ ) [ ع . تبرئة ] (مص م . ) ۱ - پاک کردن . ۲ - رفع اتهام کردن .

لغت نامه دهخدا

( تبرئة ) تبرئة. [ ت َ رِ ءَ ] ( ع مص ) پاک گردانیدن کسی را از چیزی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رفع شبهه کردن از کسی و درست داشتن برائت او. || بیزار کردن کسی را از چیزی. ( اقرب الموارد ). بیزار کردن. ( دهار ) ( ترجمان علامه جرجانی ). بیزار ساختن از چیزی. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

تبرئة. [ ت َ رِ ءَ ] (ع مص ) پاک گردانیدن کسی را از چیزی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رفع شبهه کردن از کسی و درست داشتن برائت او. || بیزار کردن کسی را از چیزی . (اقرب الموارد). بیزار کردن . (دهار) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). بیزار ساختن از چیزی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


تبریه. [ ت ِ ی َ ] ( ع اِ ) سبوسه سر. ( منتهی الارب ) ( بحر الجواهر ) ( ناظم الاطباء ).

تبریه. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) بیزار کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به تبرئه شود.

تبریه . [ ت َ ی َ ] (ع مص ) بیزار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به تبرئه شود.


تبریه . [ ت ِ ی َ ] (ع اِ) سبوسه ٔ سر. (منتهی الارب ) (بحر الجواهر) (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

پاک کردن از تهمت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تبرئه (قرآن). تبرئه به معنای پاک گردانیدن کسی را از چیزی، رفع شبهه کردن از کسی و درست داشتن برائت اوست.
از واژه «برا» که شخصی اتهامی را از خود دور می کند یا دیگران و نیز خداوند، کسی را از آنها مبرا می کند، برداشت شده است. در قرآن بحث تبرئه حضرت ابراهیم ؛ تبرئه برادران حضرت یوسف ؛ تبرئه حضرت سلیمان ؛ تبرئه حضرت عیسی ؛ تبرئه حضرت مریم ؛ تبرئه حضرت موسی >احزاب/سوره۳۳، آیه۶۹.
۱. ↑ لغت نامه، ج۴، ص۵۵۶۹، «تبرئه».۲. ↑ انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۴.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تبرئه ».
...

پیشنهاد کاربران

بیگناه شناخته شد
فلانی تبرئه شد
بیگناه دانسته شد
بیگناه شناخته شد


این واژه عربی است و پارسی آن آنریا ãnryã می باشد که از سنسکریت: آنْرْنیَ ساخته شده است


کلمات دیگر: