کلمه جو
صفحه اصلی

جانورشناس

فارسی به انگلیسی

zoologist

فارسی به عربی

عالم الحیوان

مترادف و متضاد

zoologist (اسم)
جانور شناس، ویژهگر جانورشناسی

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- حیوان شناس آنکه دربار. جانوران تتبع و تحقیق دارد.

لغت نامه دهخدا

جانورشناس. [ ن َ / ن ِ / ن ْ وَ ش ِ ] ( نف مرکب ) حیوان شناس. آنکه درباره جانوران تحقیق و تتبع دارد. رجوع به جانورشناسی شود.

فرهنگ عمید

آن که دربارۀ جانوران مطالعه و تحقیق می کند.

پیشنهاد کاربران

کسی که در مورد جانوران تحقیق میکند


کلمات دیگر: