مترادف تامین کردن : برآورده کردن، پاسخ گو بودن اجابت کردن، برآوردن، آماده کردن، فراهم ساختن، مهیا ساختن، فراهم آوردن، تارک دیدن، تهیه کردن، امن ساختن، ایمن کردن، حفظ کردن، در امان نگه داشتن +
برابر پارسی : برآوردن، برآورده کردن، فراهم کردن
برآورده کردن، پاسخگو بودن
اجابت کردن، برآوردن
آماده کردن، فراهم ساختن، مهیا ساختن
فراهم آوردن
تارک دیدن، تهیه کردن
امن ساختن، ایمن کردن
حفظ کردن، در امان نگه داشتن +
۱. برآورده کردن، پاسخگو بودن اجابت کردن، برآوردن
۲. آماده کردن، فراهم ساختن، مهیا ساختن
۳. فراهم آوردن
۴. تارک دیدن، تهیه کردن
۵. امن ساختن، ایمن کردن
۶. حفظ کردن، در امان نگه داشتن +
برآورده کردن، برآوردن