کلمه جو
صفحه اصلی

چپی


مترادف چپی : دست چپی، چپ گرا ، چپه شده، چپ شده، واژگون شده وسائط نقلیه

متضاد چپی : راست گرا، سالم

فارسی به انگلیسی

left wing, left, red, pinko

left, red


مترادف و متضاد

shawl (اسم)
دستمال گردن، سرانداز، حجاب، چپی، شال

kerchief (اسم)
سرانداز، چپی، دستمال، روسری، دستمال سر، چارقد، زن روسری پوش

goggle-eyed (صفت)
لوچ، چپی، چشم ورقلنبیده

sinistral (صفت)
چپی، بدشگون، بدیمن، تمایل ب چپ

دست‌چپی، چپ‌گرا ≠ راست‌گرا


۱. دستچپی، چپگرا ≠ راستگرا
۲. چپهشده، چپشده، واژگونشده(وسائط نقلیه) ≠ سالم


فرهنگ فارسی

چپ ٠ چپه ٠ چپ دست ٠ چپه دست ٠ آنکه با دست چپ کار کند ٠ یا لوچی . لوشی ٠ کلاژگی ٠ یا در اصطلاح سیاسی

لغت نامه دهخدا

چپی.[ چ َ ] ( ص نسبی ) چپ. چپه. چپ دست. چپه دست. آنکه با دست چپ کار کند : و عمر اعسر یسر بود، خالدار او را اعسر خواندی و یسر نگفتی و نیز تصغیر کردی ، چون نام او بردی گفتی اعیسر. چون نامه ابوبکر سوی خالد آمد... گفت : «هذا عمل الاعیسر» گفت این ، کار آن چپی است یعنی عمر. ( ترجمه طبری بلعمی ). رجوع به چپ وچپه و چپ دست و چپه دست شود. || ( حامص ) لوچی. لوشی. کلاژگی. احولی. دوبینی. کج بینی. رجوع به چپ و چپه شود. || ( ص نسبی ) ( اصطلاح سیاست ) منسوب به چپ. افراطی در مسلک. طرفدار مسلک چپ. پیرو مرام چپ. تندرو در عقاید سیاسی. آنکه با مخالفان رژیم مملکت و سیاست عمومی دولت هم کاری و همفکری کند. چپ رو.رجوع به چپ و چپ رو شود. || ( اِ ) سبد بافته از شاخهاست که دیواره اش بلند است. ( فرهنگ نظام ).

فرهنگ عمید

۱. (سیاسی ) [مجاز] طرفدار اصلاحات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و امثال آن.
۲. (حاصل مصدر ) چپ بودن.
۳. چپه شده، منحرف گشته.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۲۵′۳۸″ شمالی ۵۲°۵۷′۴۳″ شرقی / ۳۶٫۴۲۷۲۲°شمالی ۵۲٫۹۶۱۹۴°شرقی / 36.42722; 52.96194
چپی، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان قائم شهر در استان مازندران ایران.
این روستا در علی آباد قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۲۱۶نفر (۷۰خانوار) بوده است.

گویش مازنی

/chapi/ از توابع دهستان بیشه سر شهرستان قائم شهر & سبدی از نی و ترکه ی درخت - سبدی مخروطی شکل بافته شده از ترکه ی منعطف درخت جهت صید ماهی ۳سبد حمل جوجه و مرغ و تخم مرغ از ترکه و نی & جعبه ای که اطرافش را با توری سیمی محصور کرده و از آن جهت حمل مرغ و تخم مرغ استفاده کنند &

۱سبدی از نی و ترکه ی درخت ۲سبدی مخروطی شکل بافته شده از ترکه ...


جعبه ای که اطرافش را با توری سیمی محصور کرده و از آن جهت حمل ...


از توابع دهستان بیشه سر شهرستان قائم شهر


پیشنهاد کاربران

چِپِّی= سبدی که از ترکه های چوب هنده بید که نوعی درخت خود رو در بستر رودخانه هست می بافند


کلمات دیگر: