بامانت و راستی فرمان دادن
راستی فرمودن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
راستی فرمودن. [ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) به امانت و راستی فرمان دادن :
براستی رو پورا و راستی فرمای
کزین دو گشت محمد پیمبر مرسل.
براستی رو پورا و راستی فرمای
کزین دو گشت محمد پیمبر مرسل.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: