( ساز سیر آهنگ ) ساز بلند آهنگ ساز بلند آواز
ساز سیراهنگ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( ساز سیرآهنگ ) ساز سیرآهنگ. [ زِ هََ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساز بلندآهنگ. ساز بلندآواز. ( آنندراج ) :
ذره تا خورشید گلبانگ اناالحق میزند
نغمه خارج ندارد ساز سیرآهنگ عشق.
چنگ را بنواز و قانون محبت ساز ده.
ذره تا خورشید گلبانگ اناالحق میزند
نغمه خارج ندارد ساز سیرآهنگ عشق.
صائب ( از آنندراج ).
هیچ ساز از دلنوازی نیست سیرآهنگ ترچنگ را بنواز و قانون محبت ساز ده.
صائب ( از آنندراج ).
رجوع به ساز شود.کلمات دیگر: