فقیر خانه ٠ خان. بینوایان ٠ یا خان. که در آن قوت و خوردنی نباشد ٠ یا کنایه از دنیاست ٠
بی نواخانه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بی نواخانه. [ ن َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) فقیرخانه. خانه بینوایان. || خانه ای که در آن قوت و خوردنی نباشد :
بخور چند روزی و بردار نیز
چه جویی بدین بی نواخانه چیز؟
بخور چند روزی و بردار نیز
چه جویی بدین بی نواخانه چیز؟
فردوسی.
|| کنایه از دنیاست.کلمات دیگر: