مصیبت سرا شاعر که شعر مصیبت خاصه مصیبت اهل البیت گوید .
مصیبت سرای
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مصیبت سرای . [ م ُ ب َ س َ ] (اِ مرکب ) مصیبت سرا. سرای مصیبت . عزاخانه . (یادداشت مؤلف ). مصیبت کده . مصیبت خانه . رجوع به مصیبت سرا (اِ مرکب ) شود.
مصیبت سرای . [ م ُ ب َ س َ ] (نف مرکب ) مصیبت سرا. شاعر که شعر مصیبت خاصه مصیبت اهل البیت گوید. (ازیادداشت مؤلف ). رجوع به مصیبت سرا (نف مرکب ) شود.
مصیبت سرای. [ م ُ ب َ س َ ] ( اِ مرکب ) مصیبت سرا. سرای مصیبت. عزاخانه. ( یادداشت مؤلف ). مصیبت کده. مصیبت خانه. رجوع به مصیبت سرا ( اِ مرکب ) شود.
مصیبت سرای. [ م ُ ب َ س َ ] ( نف مرکب ) مصیبت سرا. شاعر که شعر مصیبت خاصه مصیبت اهل البیت گوید. ( ازیادداشت مؤلف ). رجوع به مصیبت سرا ( نف مرکب ) شود.
مصیبت سرای. [ م ُ ب َ س َ ] ( نف مرکب ) مصیبت سرا. شاعر که شعر مصیبت خاصه مصیبت اهل البیت گوید. ( ازیادداشت مؤلف ). رجوع به مصیبت سرا ( نف مرکب ) شود.
کلمات دیگر: