کلمه جو
صفحه اصلی

تکیده


مترادف تکیده : لاغر، رنجور، باریک

فارسی به انگلیسی

gaunt

مترادف و متضاد

لاغر، رنجور، باریک


فرهنگ فارسی

لاغر، باریک، لاغروضعیف
در تداول عامه لاغر شده

فرهنگ معین

(تَ دِ ) (ص . ) ضعیف ، لاغر، شکسته .

لغت نامه دهخدا

تکیده. [ ت َ دَ / دِ ] ( ن مف ) در تداول عامه ، لاغرشده. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). لاغر.باریک. کسی که گوشتش ریخته و ضعیف شده باشد. ( فرهنگ عامیانه جمالزاده ). رجوع به تکیدگی و تکیدن شود.

فرهنگ عمید

لاغر، باریک، ضعیف.

پیشنهاد کاربران

ضعیف ولاغرو شکسته شده،
اصطلاحا، پوست واستخوان شده


تَکیده
شاید از نگر ریشه شناسی با :
تَک ، تَکیدن ، تَکاور ، پاتَک . . . پیوند داشته باشد.
از نگر مینه ای : به کَسی تاخته شده یا تَکیده شده ، از این رو شکست خورده و چیزهایش را از دست داده و سپستر در مینهء مجازی یا مگاشی : کسی که گوشت از دست داده


کلمات دیگر: