کلمه جو
صفحه اصلی

تجاهد

فرهنگ فارسی

بسیار کوشش کردن و قدرت و توانایی را کار بستن . اجتهاد . یا تکلیف در مجهود .

لغت نامه دهخدا

تجاهد. [ ت َ هَُ ] ( ع مص ) بسیار کوشش کردن و قدرت و توانایی را کار بستن. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اجتهاد. ( زوزنی ). || تکلیف در مجهود. ( قطر المحیط ).


کلمات دیگر: