دست پرورده
فارسی به انگلیسی
pet
protégé
مترادف و متضاد
حیوان دست اموز، دست پرورده
فرهنگ فارسی
( صفت ) دست پرور
دست پرورد تربیت شده به دست دیگری مربا .
دست پرورد تربیت شده به دست دیگری مربا .
لغت نامه دهخدا
دست پرورده. [ دَ پ َرْ وَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) دست پرور.دست پرورد. تربیت شده به دست دیگری. مربا: دست پرورده ٔفلان کس بودن ؛ صنیع فلان بودن. تربیت شده فلان بودن.
کلمات دیگر: