کلمه جو
صفحه اصلی

امانتی

فارسی به انگلیسی

fiduciary, loaner, trust, given in frust, deposited, [n.] deposit

given in frust, deposited, [n.] deposit


fiduciary, loaner, trust


فارسی به عربی

واثق , وکیل

مترادف و متضاد

bonded (صفت)
ضمانت شده، امانتی، تضمین دار، کفالت دار

fiduciary (صفت)
امانتی

fiducial (صفت)
امانتی، ثابت، اعتمادی، وابسته به امین ترکه، معتمد

فرهنگ فارسی

(صفت اسم ) مال یا چیزی که بعنوان امانت بکسی سپارند ودیعه .

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) مال یا چیزی که به عنوان امانت به کسی سپارند، ودیعه .

لغت نامه دهخدا

امانتی. [ اَ ن َ ] ( ص نسبی ، اِ ) مال یا چیزی که بعنوان امانت بکسی سپارند. ودیعه. ( فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه عمومی

امانتی (به ایتالیایی: Amantea) یک سکونتگاه مسکونی در ایتالیا است که در استان کزنتزا واقع شده است.
فهرست شهرهای ایتالیا
امانتی ۲۸ کیلومترمربع مساحت و ۱۳٬۷۵۴ نفر جمعیت دارد و ۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.


کلمات دیگر: