کلمه جو
صفحه اصلی

بردباری کردن

فارسی به انگلیسی

forbear, tolerate

مترادف و متضاد

endure (فعل)
تحمل کردن، متحمل شدن، بردباری کردن، طاقت چیزی راداشتن، تاب چیزی را اوردن


کلمات دیگر: