کلمه جو
صفحه اصلی

پیوند یافته

مترادف و متضاد

linked (صفت)
مربوط، مسلسل، مرتبط، پیوندی، پیوند یافته

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- متصل شده مرتبط گشته . ۲- پیوند خورده( درخت یانسوج حیوانی ) . ۳- بهم پیوسته ( قطعات شکست. کاسه ) .

لغت نامه دهخدا

پیوندیافته. [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) پیوندخورده. ارتباط و اتصال و پیوستگی یافته.


کلمات دیگر: