کلمه جو
صفحه اصلی

سکنی کردن

مترادف و متضاد

dwell (فعل)
ساکن شدن، ساکن بودن، اقامت گزیدن، سکنی کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مسکن کردن جای گرفتن .

لغت نامه دهخدا

سکنی کردن. [ س ُ نا ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مسکن کردن. جای گرفتن. ( فرهنگ فارسی معین ).


کلمات دیگر: