کلمه جو
صفحه اصلی

اماله کردن

فارسی به انگلیسی

to give enema to, to inject

فارسی به عربی

احقن

مترادف و متضاد

inject (فعل)
زدن، تزریق کردن، اماله کردن، سوزن زدن

فرهنگ فارسی

تنقیه کردن شستشوی روده ها

لغت نامه دهخدا

اماله کردن. [ اِ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تنقیه کردن. شستشوی روده ها. رجوع به اماله شود.

پیشنهاد کاربران

افراط کردن


کلمات دیگر: