کلمه جو
صفحه اصلی

کثیرالاضلاع


برابر پارسی : بسیار بر، چند بر، چندین پهلو

فارسی به انگلیسی

polygon(al), polygon

polygon(al)


مترادف و متضاد

multilateral (صفت)
چند پهلو، چند جانبه، چند بر، کثیر الاضلاع

فرهنگ فارسی

چندضلعی، درهندسه سطحی است محدودبیک منکسرمسدود، یاشکلی که ازتقاطع چندخطبوجود آید، وخطهای منکسرراضلع کثیرالاضلاع گویند
( اسم ) چند بر
چند ضلعی .خط شکسته مسدودی است که دو سرش بر هم منطبق باشد.

لغت نامه دهخدا

کثیرالاضلاع. [ ک َ رُل ْ اَ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) چندضلعی. خط شکسته مسدودی است که دو سرش برهم منطبق باشد، هر یک از قطعه خطها را ضلع و هر یک از نقاط مشترک بین دو ضلع متوالی را رأس و مجموع اضلاع چندضلعی را محیط چند ضلعی می نامند. کثیرالاضلاع را به عده اضلاع آن نام می نهند.

کثیرالاضلاع. [ ک َ رُل ْ اَ ] ( ع اِ مرکب ) لسان الحمل. ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به لسان الحمل شود.

کثیرالاضلاع . [ ک َ رُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) لسان الحمل . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به لسان الحمل شود.


کثیرالاضلاع . [ ک َ رُل ْ اَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) چندضلعی . خط شکسته ٔ مسدودی است که دو سرش برهم منطبق باشد، هر یک از قطعه خطها را ضلع و هر یک از نقاط مشترک بین دو ضلع متوالی را رأس و مجموع اضلاع چندضلعی را محیط چند ضلعی می نامند. کثیرالاضلاع را به عده ٔ اضلاع آن نام می نهند.


فرهنگ عمید

= چندضلعی

دانشنامه آزاد فارسی



کلمات دیگر: