مترادف گوش بر : شارلاتان، کلاش، کلاهبردار
گوش بر
مترادف گوش بر : شارلاتان، کلاش، کلاهبردار
فارسی به انگلیسی
cheat, gyp
فارسی به عربی
احتیال , نصاب
مترادف و متضاد
فریب، غبن، حیله، شیادی، تقلب، کلاه برداری، شیاد، گوش بر
متقلب، طرار، سیاه بند، قاچاق، کلاه بردار، خزپوش، گول زن، گوش بر، کلاه گذار
شارلاتان، کلاش، کلاهبردار
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که گوش دیگری را ببرد قطع کنند. گوش . ۲ - کسی که بحیله پول و مال از دیگری گیرد مغبون کننده در معامله : خیال نمیکردم که این قدر مردمان دنده پهن بیکاره و گوش بری باشند .
لغت نامه دهخدا
گوش بر. [ ب ُ ] ( نف مرکب ) بُرنده گوش. قاطع گوش. قطعکننده گوش. || کسی که به مکرمال کسی را بگیرد. ( فرهنگ نظام ). که به دسیسه پول از مردم بگیرد به قصد پس ندادن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به گوش بری و گوش بریدن در ذیل ترکیب های گوش شود.
فرهنگ عمید
کسی که با حیله و نیرنگ چیزی از کسی بگیرد.
واژه نامه بختیاریکا
( گوش بُر ) دزد
کلمات دیگر: