لهو و لعب. [ ل َهَْ وُ ل َ ع ِ / ل َهَْ وُ ل َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) طرب و بازی و عشرت و شادی و سرگرمی. رجوع به لهو و نیز لعب شود : حاصل لهو و لعب دنیا چیست نام زشت و خمار و جنگ و جدل.
سعدی.
دریغا که فصل جوانی برفت به لهو و لعب زندگانی برفت.
سعدی.
پیشنهاد کاربران
شادی، خوشگذرانی، زنبارگی، بازیگوشی،
هوس رانی
زنبارگی، خوشکامگی، بدکاری، بازی، تفنن
بزم و سرگرمی، بازی و سرخوشی
لَهو و لَعب: بازی و سرگرمی، آنچه مردم را مشغول کند. خوش گذرانی [لعَب: بازی / لَهو: سرگرمی]