کلمه جو
صفحه اصلی

کریستال


برابر پارسی : بلوره

فارسی به انگلیسی

crystal

مترادف و متضاد

crystal (اسم)
کریستال، بلور، ابگینه

فرهنگ فارسی

بلور، آیینه، بلورین، اشیائ بلوری

فرهنگ معین

(کِ ) [ فر. ] (اِ. ) عنصر یا ترکیب شیمیایی جامد همگن با آرایش اتمی منظم که ممکن است شکل آن نیز از سطوح هندسی منظم تشکیل شده باشد، بلور. (فره ).

فرهنگ عمید

۱. نوعی شیشه حاوی اکسید سرب که در ساخت دستگاه های نوری و ظروف و اشیا به کار می رود.
۲. ظرفی که با این شیشه ساخته شده.
۳. بلور.

دانشنامه عمومی

کریستال (ابهام زدایی). کریستال ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کریستال (فیلم)
کریستال (کشتی بخار)

جدول کلمات

بلور

پیشنهاد کاربران

نوعی ماده مخدر؛شیشه

ابگینه. . . . بلور. . . .

بلوره=منصوب به بلور


کلمات دیگر: