کلمه جو
صفحه اصلی

کم قیمت


مترادف کم قیمت : ارزان، بی ارزش، کم ارج، کم بها

متضاد کم قیمت : ارزشمند، پرقیمت

فارسی به انگلیسی

of little value, cheap


فارسی به عربی

اسمی , ضوء

مترادف و متضاد

ارزان، بی‌ارزش، کم‌ارج، کم‌بها ≠ ارزشمند، پرقیمت


light (صفت)
خفیف، خل، چابک، باز، تابان، روشن، ضعیف، بی عفت، زود گذر، هوس باز، سبک، هوس امیز، اسان، اندک، سهل، سهل الهضم، کم، اهسته، سبک وزن، بی غم و غصه، وارسته، کم قیمت

nominal (صفت)
صوری، جزئی، کم قیمت، اسمی

پیشنهاد کاربران

کبوترقیمت . [ک َ ت َ م َ ] ( ص مرکب ) ارزان قیمت . کم بها : من کبوترقیمتم بر پای دارم سر بهاآنقدر زری که سوی آشیان آورده ام . خاقانی .


کلمات دیگر: