مترادف گمنام : خامل، بی نام ونشان، غیرمعروف، مجهول، مجهول الهویه، ناشناخته، ناشناس
متضاد گمنام : سرشناس، مشهور
obscure, unknown
خامل، بینامونشان، غیرمعروف، مجهول، مجهولالهویه، ناشناخته، ناشناس ≠ سرشناس، مشهور
گمنام . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یعقوب وند پاپی بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد که در 47هزارگزی شمال حسینیه و 45هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک واقع شده است . هوای آن گرم و سکنه اش 100 تن است . آب آن از چشمه و محصولاتش غلات و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش بافی و راه آن مالرو میباشد. ساکنین از طایفه ٔ یعقوب وندپاپی بوده که برای تعلیف احشام به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 652).