کلمه جو
صفحه اصلی

کم نظیر


مترادف کم نظیر : طرفه، نادر، کم مثل، کم مانند، بی مثل، بی مانند

برابر پارسی : کم مانند، بی مانند

فارسی به انگلیسی

exotic

مترادف و متضاد

طرفه، نادر


کم‌مثل، کم‌مانند


بی‌مثل، بی‌مانند


فرهنگ معین

(کَ. نَ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) بی مانند، بی مثل .

فرهنگ عمید

آن که یا آنچه مثل و مانندش کم پیدا شود.

فرهنگ فارسی ساره

کم مانند، بی مانند


پیشنهاد کاربران

بی نظیر، خارق الاده، فوق اولاده، بی مانند

ینی آنچه مثل و مانندش کم یاب است و کم پیدا میشود

نادر، کم مثل، کم مانند، بی مثل، بی مانند



کلمات دیگر: