کلمه جو
صفحه اصلی

ماوقع


مترادف ماوقع : رخداد، حادثه، رویداد، ماجرا

برابر پارسی : رخداده، پیش آمده، رویداده

فارسی به انگلیسی

circumstances, incidents, event

مترادف و متضاد

رخداد، حادثه، رویداد، ماجرا


فرهنگ فارسی

آنچه واقع شده، آنچه بوقوع پیوسته
اتفاق و حادثه و سانحه
( جمله فعلی اسم ) آنچه که بوقوع پیوسته ماجری .

فرهنگ معین

(وَ قَ ) [ ع . ] (اِ. ) رویداد، آنچه که واقع شده .

لغت نامه دهخدا

ماوقع. [ وَ ق َ ] ( ع اِ مرکب ) اتفاق و حادثه و سانحه. ( ناظم الاطباء ). رویداد. ماجری. گزارش. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

آنچه واقع شده، آنچه به وقوع پیوسته، واقعه.


کلمات دیگر: