کلمه جو
صفحه اصلی

گواهی


مترادف گواهی : استشهاد، تایید، تصدیق، شهادت، تاییدیه، گواهی نامه، مدرک

فارسی به انگلیسی

witness, testimony


wintness, testimony, evidence, certification, attestation, bill, certificate, deposition, testament, witness

attestation, bill, certificate, deposition, testament, testimony


فارسی به عربی

تفویض , دلیل , شاهد , شهادة

مترادف و متضاد

استشهاد، تایید، تصدیق، شهادت


تاییدیه، گواهی‌نامه، مدرک


certification (اسم)
تصدیق، گواهی، شهادت

evidence (اسم)
سند، گواهی، شهادت، مدرک، سراغ، گواه

testimony (اسم)
تصدیق، اظهار، گواهی، شهادت، مدرک، دلیل

attestation (اسم)
تحلیف، گواهی، شهادت، تصدیق امضاء

witness (اسم)
شاهد، گواهی، شهادت، مدرک، گواه

warrant (اسم)
حکم، گواهی، سند عندالمطالبه

deposition (اسم)
گواهی، ورقه استشهاد، نوشته

testis (اسم)
گواهی، تخم، بیضه، خایه

۱. استشهاد، تایید، تصدیق، شهادت
۲. تاییدیه، گواهینامه، مدرک


فرهنگ فارسی

شهادت گواه بودن : عمری است پادشا ها . کز می تهی است جامم اینک ز بنده دعوی و ز محتسب گواهی . ( حافظ )

پرونده‌ای رمزبندی‌شده و دارای رمز عبور که حاوی نام و سایر داده‌های لازم برای شناسایی ارسال‌کنندۀ پیام است


فرهنگ معین

( ~ . ) (حامص . ) شهادت ، تأیید و تصدیق درستی یا نادرستی امری .

لغت نامه دهخدا

گواهی. [ گ ُ ] ( حامص ) شهادت. ( آنندراج ) ( دهار ) : بس است او برای گواهی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 319 ). من به اعتماد تو تعلق به گواهی درخت کردم. ( کلیله و دمنه ). میعادی معین گشت که قاضی... به گواهی درخت حکم کند. ( کلیله و دمنه ).
مرا ز خضر طریقت نصیحتی یاد است
که بی گواهی خاطر به هیچ راه مرو.
صائب.

فرهنگ عمید

شهادت: دل من همی داد گفتی گوایی / که باشد مرا روزی از تو جدایی (فرخی: ۳۹۴ ).
* گواهی خواستن: (مصدر متعدی ) از کسی شهادت خواستن، به شهادت طلبیدن.
* گواهی دادن: (مصدر لازم ) شهادت دادن.

شهادت: ◻︎ دل من همی داد گفتی گوایی / که باشد مرا روزی از تو جدایی (فرخی: ۳۹۴).
⟨ گواهی خواستن: (مصدر متعدی) از کسی شهادت خواستن؛ به شهادت طلبیدن.
⟨ گواهی دادن: (مصدر لازم) شهادت دادن.


دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:شهادت (حقوق)

فرهنگستان زبان و ادب

{certificate, digital certificate} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] پرونده ای رمزبندی شده و دارای رمز عبور که حاوی نام و سایر داده های لازم برای شناسایی ارسال کنندۀ پیام است

پیشنهاد کاربران

نماد، نشان

گواهی: در پهلوی گوگاییه gugāyīh بوده است.
( ( گواهی دهم ؛کاین سخن راز اوست
تو گویی دو گوشم بر آواز اوست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 208 )


شهادت نامه

مصداق


کلمات دیگر: