کلمه جو
صفحه اصلی

قل خوردن


برابر پارسی : غلت خوردن

فارسی به انگلیسی

bowl, turn

فرهنگ فارسی

( مصدر ) غلطیدن غلط خوردن : ... باد گیر آنرا ( سماوررا ) که قل خورده کنار پاشویه حوض رفته بود یافت و باو داد .

فرهنگ معین

(قِ. خُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - غلتیدن ، روی زمین چرخ خوردن . ۲ - راه رفتن ،حرکت کردن (به طعنه در مورد شخص چاق ).

لغت نامه دهخدا

قل خوردن. [ ق ِ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ، چیز مدوری بر زمینی یا سطحی غلطیدن. غلطیدن مدحرجی بر سطحی. حرکت کردن چیزی گرد بر روی زمین یا سطحی دیگر. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به غل خوردن شود.

پیشنهاد کاربران

چرخیدن


کلمات دیگر: