برابر پارسی : سده ها
قرون
برابر پارسی : سده ها
فارسی به انگلیسی
centuries, ages, horns
فرهنگ فارسی
جمع قرن
( اسم ) جمع قرن .یا قرون خالیه . قرنهای گذشته .
ستور زود خوی کننده و سم پای بر جای دست نهنده .
( اسم ) جمع قرن .یا قرون خالیه . قرنهای گذشته .
ستور زود خوی کننده و سم پای بر جای دست نهنده .
فرهنگ معین
(قُ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ قرن .
لغت نامه دهخدا
قرون. [ ق َ ] ( ع ص ) ستور زود خوی کننده و سم پای بر جای دست نهنده. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || شتر که هر دو زانو به هم نهد وقت فروخفتن. || ناقه ای که دو پستان پیش و دو پستان پس را به هم نزدیک آرد. || ( اِ ) نَفْس. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( ص ) شتر ماده ای که شیر گرد آرد در پستان میان دو دوشیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || دو خرما را با هم جمعکننده ، یا دو لقمه فراهم کننده در خوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || من الابل ، التی تجتمع بین محلبین فی حلبة. ( اقرب الموارد ).
قرون.[ ق ُ ] ( ع اِ ) ج ِ قَرْن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قرون.[ ق ُ ] ( ع اِ ) ج ِ قَرْن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قرون . [ ق َ ] (ع ص ) ستور زود خوی کننده و سم پای بر جای دست نهنده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || شتر که هر دو زانو به هم نهد وقت فروخفتن . || ناقه ای که دو پستان پیش و دو پستان پس را به هم نزدیک آرد. || (اِ) نَفْس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (ص ) شتر ماده ای که شیر گرد آرد در پستان میان دو دوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دو خرما را با هم جمعکننده ، یا دو لقمه فراهم کننده در خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || من الابل ، التی تجتمع بین محلبین فی حلبة. (اقرب الموارد).
قرون .[ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قَرْن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
فرهنگ عمید
= قَرْن
قَرْن#NAME?
فرهنگ فارسی ساره
سده ها، سده ها
کلمات دیگر: