کلمه جو
صفحه اصلی

لبنیات


برابر پارسی : فرآورده های شیری، جیوان، فراورده‎های شیری

فارسی به انگلیسی

dairy products

فرهنگ فارسی

( صفت و اسم ) جمع لبنیه شیر و محصولاتی که از آن بدست آورند مانند ماست پنیر کره خامه کشک دوغ و غیره : ( حکیم جاثلیق گفت ) از کل لبنیات و ترشیها باید پرهیز کردن... ترا از ترشیها و لبنیات نهی کرده ام .

فرهنگ معین

(لَ بَ یّ ) [ ع . ] (اِ. )شیر و محصولاتی که از شیر به دست آورند مانند ماست و پنیر و کره و خامه و...

لغت نامه دهخدا

لبنیات. [ ل َ ب َ نی یا ] ( ع اِ ) ج ِ لبنیة. محصولات شیری و خود شیر. شیر و چیزها که از شیر کنند چون ماست و پنیرو کره و لور و کفی و کشک ( پینو ) و دوغ و کره و خامه ( خامه تو ) و روغن و سرشیر ( قیماق ) و قره قروت ( رخبین ) و آغوز ( ماک ) ( فله ). مجموع شیر و آنچه از شیر حاصل شود، در طب لبنیات گویند و شامل کره و روغن نشود.

فرهنگ عمید

فرآورده های شیر، مانند ماست، پنیر، خامه، کره.

دانشنامه آزاد فارسی

آن دسته از مواد غذایی که از شیر دام ها تولید می شوند. معمولاً مادۀ اولیۀ تولید انواع لبنیات، شیر گاو است؛ اما گاهی از شیر دیگر پستانداران ازجمله بُز، گوسفند، گاومیش، گوزن و اسب نیز در نقاط مختلف جهان استفاده می شود. فرآورده های لبنی منبع کلسیم به شمار می روند. دندان ها، استخوان، قلب، ماهیچه ها و سیستم اعصاب بدن برای انجام درست وظایف خود به کلسیم نیاز دارند. بنابراین، لبنیات خطر بسیاری از بیماری ها را کاهش می دهد. همچنین پروتئین، ویتامین های گروه ب و دیگر مواد لازم برای بدن مانند سلنیوم، روی، فسفر، پتاسیم و منیزیوم را تأمین می کند. همۀ فرآورده های لبنی چربی بالایی دارند، به ویژه چربی هایی که موجب افزایش کالری می شوند. برخی نیز دارای باکتری های مفیدند؛ این باکتری ها در تهیۀ محصولات لبنی ازجمله ماست و شیر به کار می روند که به حفظ تعادل باکتری های موجود در رودۀ کوچک کمک می کنند. این باکتری ها به حفظ سلامت بدن در برابر سرطان و بالارفتن کلسترول یاری می رسانند. از انواع فرآورده های لبنی است: شیر، ماست، پنیر، خامه یا سرشیر، خامه ترش، شیرخشک، شیر غنی شده، کره، دوغ و بستنی. انسان از گذشته های دور با شیر مواد غذایی تازه و مواد غذایی نگهداری شدنی تولید می کرده است. در بعضی کشورها، تقریباً نیمی از شیر تولیدی را به صورت شیر پاستوریزه، کم چربی یا چرخ کرده و به حالت تازه مصرف می کنند، اما بخش عمدۀ شیر به فرآورده های قابل نگهداری مانند کره، پنیر و شیرخشک تبدیل و به بازار مصرف عرضه می شود.

پیشنهاد کاربران

این واژه ای آریایی است نه سامی :
واژه لبن به معنای شیر milk از ریشه آریایی lāp - * ، lāb - * به همین معنا ستانده شده همانطور که آنرا در جمهوری اوستیا l�ban در حوزه بالتیک lu�ps در آلبانی lopё و در آلمانی loobe میخوانند.



*پیرسها:

Abayev V. I. 1958 - 1989. Istoriko - etimologicheskiy slovar’ osetinskogo yazyka. M. - Historian - Etymological Dictionary of Ossetic. M. - Rastorguyeva V. S. , Edelman D. I. 2000 - 2004. Etimologicheskiy slovar' iranskikh yazykov. Tom 1, 2, 3. Moskva. Izdatelskaya firma "Vostochnaya literatura" RAN. –Etymological Dictionary of Iranian Languages. Vol. 1, 2, 3. Moscow. Publishing firm "Eastern literature". RAS. - Edelman A. I. 2001. Etimologicheskiy slovar' iranskikh yazykov. Tom 4. Moskva. Izdatelskaya firma "Vostochnaya literatura" RAN. - Etymological Dictionary of Iranian Languages. Vol. 4. Moscow.





لبنیات: توضیح طنز متناسب با لبنیات عبارتست از نیت هایی که فقط کلامی بیان میشوند و دلی و عملی نیستند

این واژه ظاهرا عربی است چون لبن به عربی فک کنم میشه شیر . . .

در زبان ایرانی لبنیات میشه شیر خانه که کردی کرمانجی هستش چون ماست و پنیر و کره از شیر تولید میشه. . . شیرنِ هم میگن

‏شیراورده = محصول لبنی
شیراوردگان = لبنیات

{شیراورده : کوتاه شده ی شیر فراورده
شیراوردگان : شیراورده پسوند اسم مجموعه ی - گان}


کلمات دیگر: